اولین سفر سامیار
سلام عزیز دل مامان خوبی پسر گلم امروز میخوام خاطرات اولین مسافرت سه نفرمونو بنویسم . سامیار جونم در سه ماه و بیست و سه روزگی اولین سفرشو تجربه کرد 23 مهر ماه چهار شنبه ساعت سه صبح به مقصد استانبول پرواز داشتیم خیلی نگران بودم که سامیار جونه مامان اذیت نشه ولی خدارو شکر نه اذیت کردی نه زیاد اذیت شدی قربونت برم . خواب بودی ولی به محض اینکه رسیدیم بیدار شدی ساعت 6صبح رسیدیم من و علیرضا با اینکه شب نخوابیده بودیم اصلا خسته نبودیم عزیزم تازه رسیده بودیم فرودگاه منتظر لیدرمون بودیم شما هم که دورت خیلی شلوغ بود کلی ذوق میکردی هر کسی دورمون بود ازت خوشش میومد تو هم ماشالا به همه میخندیدی . تو این چند ...
نویسنده :
سمیرا
11:00